مقاله دانشگاهی – بررسی ضرورتها و ابعاد آیندهپژوهی در سازمان حج وزیارت93- قسمت 25

Abstract background with colorful gradient colors. Oil drops in water abstract psychedelic pattern image. Blue orange yellow colored abstract pattern
بومیان آمریکا، آینده را ” نسل هفتم که هنوز به دنیا نیامده است” میدانند. نسل هفتم، 200 سال بعد از راه خواهد رسید.” اورن لیونز”، رئیس قبیله سرخپوست “ایروکواز” میگوید: “ما به واقع نسل هفتم را ملاقات نخواهیم کرد، اما اقدامهای جمعی ما نوع زندگی آنها را مشخص میکند و اینکه آیا آنها میتوانند به همان جایی برسند که ما آرزو میکنیم. ما قدرت آن را داریم تا دنیایی بسازیم که در آن نسل هفتم به مثابه انسانهای با عزت و شریف زندگی کنند. ما وظیفه داریم بهترین تلاشهایمان را برای خلق چنین دنیایی به انجام برسانیم.” (کورنیش، 1388، 290-289)
مقابله با قضا و قدر
جوانان امروز بدون شک مشکلهای زیادی دارند، اما یکی از بزرگترین مشکلهای آنان این است که نسبت به آینده “جبرگرا” هستند. نگرشی که افراد را از تفکر سازنده درباره آینده خود باز میدارد و آنها را برای موفقیتهای کوچک و شکست آماده میکند. (کورنیش، 1388، 294) پس شکاف فزایندهای میان آمادگی مطلوب جوانان برای ورود به آینده و آمادگی فعلی آنها وجود دارد. (کورنیش، 1388، 294) یکی از اصول آیندهپژوهی این است که آینده محتوم نیست و اراده انسانها در پدید آمدن آن تأثیر دارد. (پدرام، جلالی وند، 1392، پیوست 2: 1)
جوانان میتوانند از طریق آیندهپژوهی، آیندهنگری لازم برای مواجهه با چالشهای دنیای سریعاً متغیر امروز به دست آورند و از اینکه چه چیزهایی باید بیاموزند، از چه خطرهایی باید بپرهیزند، و چه فرصتهایی میتوانند به چنگ آورند، آگاه میشوند. دانش احتمالات آینده، آنها را برای مواجهه پیش دستانه با چالشها آماده میکند. بدون این آیندهنگری، آنها به احتمال بسیار زیاد تنها قربانیان رویدادهای اتفاقی میشوند، بدون آن که برای دنیایی که در آن زندگی میکنند آماده باشند. (کورنیش، 1388، 296)
لذا میتوان جوانان امروز را با کمک به شناخت آینده و روش کاوش خلاقانه آن، برای آینده مملو از عدم قطعیت آماده ساخت. تجهیز جوانان به آیندهنگری، شانس موفقیت آنها را در دنیای پیچیده و آشوبناک، فوق العاده افزایش میدهد. کسانی که آیندهنگری خوبی دارند، نوعی “نقشه ذهنی” از آینده در سر دارند. این “نقشه” گرچه ممکن است بسیار مبهم و غیر دقیق به نظر آید، اما نقطه شروعی برای اندیشیدن به آینده بوده و تصمیمهای خردمندانهای را برای آنها ایجاد میکند. (کورنیش، 1388، 295)
از دیگر مزایا میتوان کمک به ابداع راهحلهای نو (Ford,1998)، کسب اعتماد به نفس (Baldock,1999)، دریافت و درک زود هنگام هشدارها (Chemack,2005)، ایجاد تعادل بین هدفهای مختلف (Helm,2005) و … را بر شمرد که هر یک به نوعی بر ضرورت آیندهپژوهی تأکید خواهد داشت.(توپچی ثانی، بدیعی، 1391)
دریغا که آیندهپژوهی بیش تر در کشورهای صنعتی انجام میشود. این کشورها، 97 درصد بودجهها و هزینههای آیندهپژوهی را تأمین میکنند. اما جهان سوم که 80 درصد جمعیت جهان را در خود جای داد، تنها 3 درصد فعالیتهای آیندهپژوهی را انجام میدهد. (ملکی فر و همکاران، 1386و131-130)
این چند نکته برای بیان ضرورت توجه به آیندهپژوهی کافی است. لذا اگر نیروی انسانی کافی برای برپا ساختن علم آیندهپژوهی تربیت نشود، فواید پیش گفته نیز عاید نمیشود و دانش آیندهپژوهی در کشور نهادینه نخواهد شد. (پدرام، جلالی وند، 1392، پیوست1:2) البته باید توجه داشت که حضور عاملانه در روند تحولهای آینده، نیازمند رویکردي آیندهپژوهانه است که امکان کنشگري در رخدادهاي آینده را فراهم میسازد. (مرادی پور، نوروزیان، 1384)
2-2-4) ابعاد آينده پژوهی
برخی تغییرها، حلقهای از یک الگوی زنجیروار هستند. بنابراین اگر الگوی اصلی شناخته شود، میتوان پیشبینی کرد که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. (کورنیش، 1388، 72) بخش اعظم تغییرهای با اهمیت را روندها تشکیل میدهند، همان تغییرهای بلندمدتی که میتوانند به روشهای مختلف ما را تحت تأثیر قرار دهند. (کورنیش، 1388، 117) روندها علاوه بر آگاهی از موفقیت کنونی، در خصوص موفقیت آینده نیز خبر میدهند. (کورنیش، 1388، 70)
متفکرانی که در دهه 1960، “آینده پژوه” نامیده میشدند، دریافتند که امروز، سنگ بنای دنیای آینده است و با نگاهی سازمان یافته به رویدادهای امروز، میتوان چیزهای زیادی راجع به آینده آموخت. اما کلید معما، رویدادها (پیشرفتهای ناگهانی یا اتفاقات یک روزه) نیست، بلکه روندها (تغییرات بلند مدت و مداوم در عرصههای مختلف) میباشد. (کورنیش، 1388، 18)
روندها، مسیری را در اختیار قرار میدهند که انسان را از دنیای امروز، یک راست به دنیای آینده میبرد، چون در واقع روندها حکایت از شرایطی دارند که احتمالاً باید در سالهای آینده با آنها دست و پنجه نرم کرد. این اطلاعات، سرنخ کاوش دنیای آینده را با روشهای واقع بینانه در اختیار قرار میدهند و پله اول به شمار میروند.
مزیت ویژه جریانهای تغییر آن است که همچون پلی گذشته را به آینده پیوند میزنند. با استفاده از روندها میتوان دانش آن چه را که در گذشته رخ داده است به دانشی درباره آنچه محتمل است رخ دهد تبدیل کرد. هرچند دانش امروز درباره آینده، اندک و جسته و گریخته است، اما همین دانش را میتوان برای ترسیم یک نقشه خام از آن چه ممکن است در آینده رخ دهد، به کار گرفت. باید همچون کاشفان بزرگ از همه نقشههایی که در گوشه و کنار پیدا میشود، استفاده کرد. روندها اطلاعات با ارزشی درباره آن چ
منبع فایل کامل این پایان نامه این سایت pipaf.ir است |
ه ممکن است پیش آید در اختیار قرار میدهند و از همین رو در تصمیمگیریهای واقعی در عرصههای کار و زندگی و سایر فعالیتها ارزش بسیاری دارند. (کورنیش، 1388، 63)
عدم قطعیتی که در پیشبینیهای مبتنی بر روندها به چشم میخورد، چندان هم ناگوار نیست. از این بابت تا اندازهای هم باید خوشحال بود، چرا که خبر از قدرت روزافزون بشر برای انتخاب آینده خود میدهد، اما برای انتخاب آینده، باید پیشامدهای احتمالی آینده را شناخت. روندها بهترین راه را برای انجام این مهم در اختیار قرار میدهند و به کمک آنها میتوان درباره اقدامهایی که باید انجام داد، بهتر تصمیم گرفت. (کورنیش، 1388، 65)
باید دانست که روندها جبر تقدیر نیستند و میتوان آنها را تغییر داد! روندها در اثر اقدامهای حساب شده بشری که با آنها به پیکار برخاسته، تغییر میکنند. بنابراین هیچ روندی برای همیشه ادامه نخواهد یافت و در نهایت آهسته یا مقلوب خواهد شد. (کورنیش، 1388، 70-61)
البته باید توجه داشت که برخی از روندها در واقع “شاخص” هستند، چرا که چند روند مختلف را ترکیب میکنند و پیمانه یا معیاری کلی و بسیار ارزشمند در اختیار قرار میدهند. (کورنیش، 1388، 65) به عبارتی برای درک دگرگونی بزرگ باید با شناخت جریان تغییر، آنها را ساده سازی کرده و در هر پدیدهای، سهم هریک از این روندها را مشخص نمود. این روندها را کلانروند گویند؛ چرا که هر یک ناظر به یک حوزه کلیدی تغییر هستند و نیروی بسیار مهمی در زندگی بشر امروز به شمار میآیند.
بنابراین کلانروندها مجموعهای از خطوط تغییر هستند که در مسیر واحدی پیش میروند و تغییرهای سهمگینی را در بسیاری از ابعاد زندگی رقم میزنند. البته گاهی مسیر یا سرعت یک روند یا یک کلانروند به گونهای غیرمنتظره تغییر میکند. (کورنیش، 1388،53-46)
طبقهبندی روندها، تفکر نظام مند درباره آنها را آسانتر میکند و ما را قادر میسازد از آنها به گونهای اثربخشتر استفاده کنیم. از این رو، پژوهشگران روشهای مختلفی را برای طبقهبندی روندها ابداع کردهاند.
در فصل سوم کتاب “آیندهپژوهی پیشرفته” شش کلانروند به عنوان 6 جریان تغییر معرفی شده است. هر یک از این کلانروندها به کمک روندهای سازنده آنها تجزیه و تحلیل میشوند. این 6 جریان پیش رفت که هریک، توسعه دیگری را به همراه دارد عبارتند از:
1- پیشرفت فنآوری: این کلانروند، تعداد زیادی از روندهای خردتر همچون پیشرفت نمایی رایانهها، مواد، فنآوری زیستی، فنآوری نانو و صدها فنآوری دیگر را در برمیگیرد.
2-رشد اقتصادی: کلانروندی است که از پیشرفت فنآوری نشأت میگیرد. چرا که فنآوریهای پیشرفتهتر، تولید کالاها و خدمات بهتر و ارزانتر را نوید میدهد. تلاش مردم برای بدست آوردن آنها، رشد اقتصادی را دامن میزند.
3- بهبود سلامت بشر: توسعه و پیشرفت دو جریان تغییر قبلی، به بهبود سلامت بشر منجر شده است، چرا که غذای بیشتر، شبکههای فاضلاب بهتر، خدمات بهداشتی بهتر و مانند آنها را فراهم آورده است.
4- افزایش تحرک: امروزه، کالاها و اطلاعات بسیار سریعتر و در مقیاسی وسیعتر از گذشته جابهجا میشوند و انسانها نیز با سرعتی که پیش از این تصورش هم ممکن نبود، نقل مکان میکنند. این کلانروند را میتوان اساسیترین عامل جهانی شدن و یکپارچگی جهانی و روز افزون فعالیتهای بشر دانست.
5- زوال محیط زیست: رشد فزاینده جمعیت و نیز توسعه اقتصادی، زوال محیط زیست را به دنبال داشته است. از عاملهای این جریان تغییر میتوان کاهش ذخایر فسیلی، خشک شدن دریاچهها، کاهش زمینهای کشاورزی، صید بی رویه ماهیها، گرم شدن زمین و ذوب یخهای قطبی و … را نام برد.
6-افزایش فرهنگ زدایی (افول فرهنگ سنتی): این کلانروند زمانی رخ میدهد که مردم به خاطر تغییر شرایط، فرهنگ خود را از یاد ببرند یا نتوانند آن را در زندگی روزمره خود متجلی سازند. به علت تحرک زیاد، تغییرهای سریع، رشد اقتصادی و عواملی مانند آنها، فرهنگ زدایی به عنوان جریان تغییر ششم در مقیاس جهانی مطرح میشود. (کورنیش، 1388، 52-46)
“عبدالرحیم پدرام و عباس جلالی وند” نیز نه روند عمده را که بر آینده جهان تأثیرگذار است به شرح ذیل ذکر میکنند:
- تغییر قدرت اقتصادی
2.تغییر چشمانداز کار
3.تغییر چشمانداز جفرافیای سیاسی و امنیت
4.افزایش فشار بر منابع طبیعی
5.افزایش تقاضاهای ذی نفعان از کسب و کار
6.تغییر دورنما و چشمانداز فنآوری
7.تغییر اقتصاد اطلاعات و دانش
8.تغییر چشمانداز و دورنمای مصرف کننده
9.تغییر چشمانداز و دورنمای صنعت (پدرام، جلالی وند، 1392، 9-8: 1)
هریک از این روندها، فرصتها و تهدیدهایی به وجود میآورند و همگی بر شیوه اقدامها در آینده جهت رسیدن به موفقیت و تعامل با محیط پیرامون اثر خواهند گذاشت. (پدرام، جلالی وند، 1392، 1:9)
همچنین “فیلیپ کاتلر” دریافت که روندهای پراهمیت در عرصه کسب و کار را میتوان به شش حوزه گسترده جمعیتی، اقتصادی، حاکمیتی، زیست محیطی، اجتماعی/فرهنگی، و فنآوری تقسیم کرد. این طبقهبندی را میتوان به کمک سرواژه آنها به زبان انگلیسی “دیجست” به خاطر سپرد. انجمن آینده جهان نیز از همین طبقهبندی استفاده میکند. دوماهنامه “فیوچریست” که ارگان انجمن به شمار میرود، نیز در هر شماره خود روندهای جاری را در قالب این شش گروه بررسی میکند (سایر نظامهای طبقهبندی که در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرند، روندهای زیست محیطی و جمعیتی را در یک گروه جای میدهند، اما هیأت تحریریه فیوچریست ترجیح میدهد آنها را جداگانه مطالعه کند).